رزم رستم و جومونگ
⎝⓿⏝⓿⎠ آرمین فان⓿⏝⓿
اینجا همه چی در همه!!!!!!!!
درباره وبلاگ


سلام به وبم خوش اومدید نظر یادتون نره (هر کی توی این وب نظر نده کچل میشه)♥

پيوندها
دختری از قوم مغول
دوست دارم با کدوم ل نوشته میشه...!!!؟؟؟
ویدا
♥♥ اگه عاشقی.......♥♥
The best EMO
...مسافر مهتاب...
عاشقانه ها
★ایستگاه عشق★
کلبه تنهایی من
نوشته های جالب دخترک
♀★••★♥Al0Ne G!rL♥★••★♀
nice- pic
پسری تنها و دل گرفته
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان من یه پسر تنهام و آدرس rmintanha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 25
بازدید ماه : 391
بازدید کل : 50574
تعداد مطالب : 75
تعداد نظرات : 102
تعداد آنلاین : 1



خدمات وبلاگ نويسان-بهاربيست

Powered by : 2khali.blogfa.com

Untitled Document
دریافت کد خوش آمد گویی



Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

كد ماوس

مشاهده جدول کامل ليگ برتر ايران


برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب


نويسندگان
آرمین

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:, :: 21:23 :: نويسنده : آرمین

کنون رزم جومونگ و رستم شنو

دگرها شنیدستی این هم شنو

به رستم چنین گفت اون جومونگ

ندارم ز امثال تو هیچ باک

که گر گنده‌ای من ز تو برترم

اگر تو یلی من ز تو یلترم

رستم انگار بهش برخورد. یکهو قاطی کرد و گفت:

منم مرد مردان ایران زمین

ز مادر نزادست چون من چنین

تو ای جوجه با این قد و هیکلت

برو تا نخورده است گرز بر سرت

جومونگ چشماشو گرد کرد و گفت:

تو را هیچ‌کس بین ایرانیان

نمی‌دانت چیست نام و نشان

ولی نام جومونگ و سوسانو

همه می‌شناسند در هر مکان

تو جز گنده بودن به چی دلخوشی

بیا عکس را به پوستر ببین

بین تی‌وی‌ات را که من سوژه‌اشم

ببین حال میدن در جراید به من

منم سانگ ایل گوک نامدار

ز من گنده‌تر نامده در جهان

تو در پیش من مور هم نیستی

کانال سه رو دیدی؟ کور که نیستی

در اینجا رستم پهلوان و لوتی نباخت و شروع به رجز خوانی کرد:

چنین گفت رستم به این مرد جنگ

جومونگا! تویی دشمنم بی درنگ

چنان بر سرت کوبم این نعلبکی

که دیگر نخواهی تو سوپ آبکی

مگر ندانی تو من کیستم؟

من آن تسوی سوسولت نیستم!

منم رستم آن شیر ایران زمین

بویو کوچک است در نگاهم همین

بعد از رجزخوانی رستم پهلوان، جومونگ از پشت تپه‌ای که آنجا پنهان شده بود آمد:

جومونگ آمد از پشت تل سیاه

کنارش یوها مادر بی‌گناه

بگفت: شیر منم آن جومونگ رشید

سوسانو همواره بود همسرم

دهم من به فرمان این سرم

چو او گفته با  نجنگم رواست

دگرها چه گویم به او برهواست!

و بعد از حرف های رستم درد دل رستم شروع می‌شود:

و این شد که رستم سخن تازه کرد

که حرف دلش زد ؛ کو نبرد؟

 بگفت: ای جومونگا که حرف دل است

که زنها گرفتند اوضاع به دست

که ما پهلوانیم و این است حالمان

که دادا ز پدر رسد به دل این و آن

و این چنین شد که دو پهلوان همدیگر را در آغوش گرفتند و بر حال خود گریه سر دادند:

بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران

کز سنگ ناله خیزد بر حال ما جوانان


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: